روزهای شیرینی که زود میگذرند.....
سلام به دینا عسلی مامان چند وقتی که دینا نانازی بسیار شیطون شده و موقع بازی کردن کلی سروصدا به پا میکنه.عاشق فوت کردن شمع شده همش به من میگه بیا (هلود ) بگیریم منظور دخملی تولده .خلاصه ما هم یه شمع میاریم روشن میکنیم تا دینا خانم بگه هلود هلود هلودت مبارک.بعد هم شمع رو خاموش میکنه و یه دستی هم میزنه ودوباره این کار تکرار میشه تا وقتی که ایشون خسته بشن . تو پست قبل گفتم که با دینا جونی تراشه های الماس رو کار میکنم دخملی ناناز من 22 کارت رو تا الان یاد گرفته ماشالا دینا جونم خیلی باهوشه و توی این کار خیلی با من همکاری میکنه بعضی وقتها خودش میگه که کارت رو نشونش بدم تا کلمه ها روبگه....
نویسنده :
راحله
22:53